در تمنای نگاهت بی قرارم تا بیایی

  من ظهور لحظه ها را می شمارم تا بیایی

خاک لایق نیست تا به رویش پا گذاری 

 در مسیرت جان فشانم گل بکارم تا بیایی

اللهم عجل لولیک الفرج

دلت را خانه ما کن، مصفا کردنش با من
به ما درد دل افشا کن، مداوا کردنش با من

اگر گم کرده ای ای دل کليد استجابت را
بيا يک لحظه با ما باش، پيدا کردنش با من

بيفشان قطرهء اشکی، که من هستم خريدارش
بياور قطره ای اخلاص، دريا کردنش با من

اگر در ها برويت بسته شد، دل بد مکن باز آ
در اين خانه دق الباب کن، وا کردنش با من

به من گو حاجت خود را، اجابت می کنم آنی
طلب کن آنچه می خواهی، مهيا کردنش با من

بيا قبل از وقوع مرگ، روشن کن حسابت را
بياور نيک و بد را، جمع و منها کردنش با من

اگر عمری گنه کردی، مشو نوميد از رحمت
تو نام توبه را بنويس، امضا کردنش با من

اللهم عجل لولیک الفرج

قرار بود که من، با قرار تر باشم

در این هزار زمستان، بهار تر باشم

قرار بود که در غارت شب وحشی

ز انتظار سحر، انتظار تر باشم

قرار بود که در کوچه های بودن تلخ

برای آمدنت استوار تر باشم

قرار بود که تنها تو را بخوانم و بس

در این کویر، تو را دل سپارتر باشم

قرار بود...وفا کردی و نکردم من

چنین مباش که از خار، خوارتر باشم

قسم به آمدن و عدل و صلح و لبخندت

روا مدار کزین وامدارتر باشم

 اللهم عجل لولیک الفرج

عشق فقط عشق علي رهبر فقط خامنه اي

عشق فقط عشق علي رهبر فقط خامنه اي

عشق فقط عشق علي رهبر فقط خامنه اي