طاعت این کی باشد و من به کنم ترک نماز
خود فریبی تا به کی دیگر فریبی تا به چند ؟
من نخواهم این چنین راه تو و راز و نیاز
دل به پیش دیگران دارم که دستم سوی توست
و ین خیالم جای دیگر روی من شد بر حجاز
بهتر این سجاده را رو بر خیال افتد به پیش
سفره ی دل بر دگر این سفره نامش جا نماز
اشکی از چشمی بیاید د ر کنار یک پیاز
با صفــاتر می نماید تا ریا بر جا نماز
وی کریما منعما منصور اگر شد بر گناه
دست حاجت بر تو دارد ای غفور چاره ساز