ای کاش نشاط عید تکمیل شود
امسال دو بار سال تحویل شود
ای کاش به هشت هشت هشتادوهشت
در کار ظهور یار تعجیل شود
ای سید ما
ای مولای ما
دعا کن برای ما
صاحب ما تویی
صاحب این کشور تویی
نیستم قابل ولی جانم فدای مهدی است
بهترین گلواژه ی شعرم به پای مهدی است
همچو موری که بَرد نزد سلیمان تحفهای
تحفهای در کف ندارم که سزای مهدی است
ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی
با شیعه ای همچون من حقا که تو تنهایی
گفتم که خدا مرا مرادي بفرست
توفان زدهام مرا نجاتي بفرست
فرمود که با زمزمه يا مهدي
نذر گل نرگس صلواتي بفرست
گفتم شبي به مهدي، بردي دلم ز دستم .......... من منتظر به راهت، شب تا سـحر نشستم
گفتا حجـاب وصلت، باشد هـواي نفست .......... گر نفس را شکستي، دستت رسد به دستم
لعل تو از شراب طهور آفریده اند............روی زچشمه ی نور آفریده اند
مکن جمال خود رااز عاشقان خویش پنهان.........خورشید را برای ظهور آفریده اند
مهدی عج جان!
تا نیایی گره از کار بشر وا نشود
درد ما جز به ظهور تو مداوا نشود
در انتظار باران نيست آنکه بذري نکاشته
کاش مهدی به جهان چهره هویدا می کرد
گره از مشکل پیچیده ما وا می کرد
کاش می آمد و با آمدنش از سر مهر
قبر مخفی شده فاطمه هویدا می کرد
یابن الزهراء
چشم آلوده کجا دیدن دلدار کجا
دل سرگشته کجا وصف رخ یار کجا
قصه عشق من و زلف تو دیدن دارد
نرگس مست کجا همدلی خار کجا
ای آشنای غربت جمعه ظهور کن
یک مرتبه ز کوچه های دل ما عبور کن
حک شد به روی بال قنوت نمازمان
این خواهش قدیمی "آقا ظهور کن