می خواستم که وقف تـو باشم تمام عمر / دنیا خلاف آنچه که می خواستم گذشت
دنیا که هیچ,جرعه ی آبی که خورده ام / از راه حلق تشنه ی من مثل سم گذشت
****************
این انتظـار خسته و کـج را بگیر از ما / کاری بکن در حد عـالی منتظـر باشیم
حتـی اگر دیدار رویت سهم ماها نیست / آقـا کمک کن چند سالی منتظـر باشیم
بیا بزرگ! که ما انتقام می خواهیم برای کشته ی خود احترام می خواهیم
چه نیزه ها که پر از اشتیاق خون اینجاست چقدر سر! که پر از آتش جنون اینجاست
+ نوشته شده در سه شنبه هفدهم بهمن ۱۳۹۱ ساعت ۱۰:۴۷ ق.ظ توسط کربلایی حسن تازیکی
|