در همهمه و شلوغی این روزهایی که میگذرد،

در دعوت از اشخاص مختلف، در احساس تکلیف کردن آقایان،

فکر کنم یادمان رفته که کسی روزهای زیادیست نیامده؛

شاید اگر با این آب و تاب دعوت از بعضی آقایان، دعوتش می کردیم تا به حال آمده بود؛

هزار امضا نمی خواست... سیصد و سیزده امضا کافی بود؛کاش کمی منتظر بودنمان

 برای آمدنش، شبیه منتظر ماندن برای آمدن فلان شخص به صحنه ی انتخابات بود؛

شرمنده ایم آقاجان
، اگر شما را در این هیاهوی شهر گم کرده ایم؛



ای چشمه نور انشعاباتت کو؟

ای خانه ات آباد، خراباتت کو؟

در شهر نشانه ای ز تبلیغت نیست

ای یار ستاد انتخاباتت کو؟